وادی نگار
عاقبت منزل ما ما وادی خاموشان است حالیا ...
وادی نگار
عاقبت منزل ما ما وادی خاموشان است حالیا ...
خانه
درباره مکتب نرفته
من اینجا هستم
چه سعادتیست برف که میبارد دانستن اینکه تن پرندگان گرم است
طبقه بندی موضوعی
در فکرم
(۱۰)
شعر
(۲)
آرامبخش
(۱)
بایگانی
مهر ۱۳۹۸
(۱)
اسفند ۱۳۹۷
(۱)
بهمن ۱۳۹۷
(۲)
دی ۱۳۹۷
(۱)
آذر ۱۳۹۷
(۲)
مهر ۱۳۹۷
(۱)
شهریور ۱۳۹۷
(۳)
فروردين ۱۳۹۷
(۱)
اسفند ۱۳۹۶
(۱)
آذر ۱۳۹۶
(۱)
آبان ۱۳۹۶
(۲)
مهر ۱۳۹۶
(۱)
شهریور ۱۳۹۶
(۱)
مرداد ۱۳۹۶
(۲)
تیر ۱۳۹۶
(۱)
بهمن ۱۳۹۵
(۱)
دی ۱۳۹۵
(۳)
آذر ۱۳۹۵
(۴)
آبان ۱۳۹۵
(۴)
مهر ۱۳۹۵
(۶)
شهریور ۱۳۹۵
(۳)
مرداد ۱۳۹۵
(۱)
اسفند ۱۳۹۴
(۱)
آبان ۱۳۹۴
(۴)
مهر ۱۳۹۴
(۲)
شهریور ۱۳۹۴
(۴)
آخرین مطالب
۹۸/۰۷/۰۲
تکرار
۹۷/۱۲/۲۹
وادی جدید
۹۷/۱۱/۱۹
میگذرد
۹۷/۱۱/۰۳
سر در گریبان
۹۷/۱۰/۰۵
کوه درد
۹۷/۰۹/۲۷
پرنده خوشبختی
۹۷/۰۹/۲۶
بیست و دو
۹۷/۰۷/۰۵
معجزه
۹۷/۰۶/۱۳
المنکسره
۹۷/۰۶/۱۱
آخرین نقش
۱ مطلب در اسفند ۱۳۹۴ ثبت شده است
چرا چرا کی؟
پنجشنبه, ۶ اسفند ۱۳۹۴، ۰۳:۴۹ ق.ظ
چرا موسی خواست خدا را ببینه ؟
چرا خدا گفت هرگز مرا نخواهی دید ؟
کی میتونه خدا رو ببینه؟
۰ نظر
۰۶ اسفند ۹۴ ، ۰۳:۴۹
مکتب نرفته