وادی نگار

عاقبت منزل ما ما وادی خاموشان است حالیا ...

وادی نگار

عاقبت منزل ما ما وادی خاموشان است حالیا ...

فراموشی

يكشنبه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۴، ۰۱:۲۱ ب.ظ
فراموش کردنت مثل فراموش کردن خورشید 
غیر ممکن است،
اخر مگر میشود فراموش کرد وقتی همه چیز را تو روشن کردی؟
وقتی همه جا هستی، 
باید برای از یاد بردنت همه چیز را فراموش کرد!
باشد، فراموش میکنم 
اما بگو که بعد از تو آیا
کودکان دوباره سبز خواهند شد؟
و گل ها دوباره در پارک ها تاب میخورند؟ 
دوباره درخت ها برای گنجشک ها میخوانند ؟
و یا کوه دوباره کوه نورد را می پیماید؟
به من بگو بعد از فراموش کردنت میتوانم درباره عاشقت باشم؟ 
و تمام روز را را با یادت سپری کنم؟ بگو میتوانم عاشقت بمانم و هر چیزی را تو ببینم؟ 
معذرت میخواهم فراموش کردم که فراموشت کرده بودم، ولی این بار قول میدهم فراموش کنم همه چیز را و حتی خودم را چون همه چیز تو هستی!
 از الان شروع میکنم به فراموش کردنت از همین کلمات آغاز میکنم ...ببخشید موضوع چه بود؟؟فراموش کردم!
  • ۹۴/۰۶/۱۵
  • مکتب نرفته

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی