غریب
خدایا من در زمین غریبم عشق خود را از من دریغ مکن!
.
بخشی از مناجات حضرت داوود که در سریال ملاصدرا شنیدم و چنان حرف دل من بود که سالها فراموشش نکردم هر وقت به کوه میرم وقتی بلندترین نقطه میرسم و به پایین نگاه میکنم یا هر جای بلند دیگه ای یاد غربتم در زمین می افتم و بعد ترسی تمام وجودم را میگیرد چرا که من از همه چیز دور شدم و هیچکس را نمیشناسم به جز او که چه پایین بروم چه بالا همراهم هست او تنها کسیست که میداند من در لحظاتی از زندگیم چقدر شاد بودم او عمق شادی مرا میفهمد و غمی را که به دوش میکشم را میفهمد او از سنگینی تمام غم هایم کم میکند لحظه هایی که فکر میکنم قادر به ادامه زندگی نیستم را برایم شتاب میدهد شب ها که هیچکس به صدای گریه ی بعد کابوسم گوش نمیدهد او برایم لالایی میخواند به خواب میروم و صبح کنارم است وقتی بیدار میشوم وقتی میبینم که زندگی کابوس هایم نیست خوشحال میشوم او کنار من است اما یادم میرود وقتی مشکلی دارم از او میخواهم برایم معجزه کند و او همیشه برایم معجزه کرده او میداند که من در زمین غریبم او غربت مرا در زمین زود تر از خودم درک کرده و نمیگذارد غمگین بمانم و من همیشه فراموش میکنم که او هست و نمیگذارد که غمگین شوم امیدوارم مرا برای این همه ناسپاسی ببخشد امیدوارم به قلب من بفهماند که او همیشه هست جوری که هیچگاه فراموش نکنم آمین یا رب العالمین
- ۰ نظر
- ۲۱ آبان ۹۶ ، ۲۲:۰۱