وادی نگار

عاقبت منزل ما ما وادی خاموشان است حالیا ...

وادی نگار

عاقبت منزل ما ما وادی خاموشان است حالیا ...

آن روز

جمعه, ۱۷ شهریور ۱۳۹۶، ۰۲:۳۲ ق.ظ

دو سال پیش در چنین روزایی البته قبل تر از این تصمیم گرفتم این وبلاگ رو بزنم اون زمان نوزده ساله بودم و تصمیمی برای ادمه زندگیم نداشتم یعنی اوج سردرگمی هام بود البته الان هم سردرگم هستم ولی شدتش کمتر هست اون زمان تصمیم گرفتم هر وقت احساس نارحتی ناامیدی سردرگمی داشتم بیام اینجا بنویسم جوری که کسی متوجه نشه به قول معروف چنان که غیر نداند تو این دو سال هنوز هدف بلند مدتی  برای زندگیم پیدا نکردم اما هدف کوتاه مدتم اینه که هر روز سعی کنم شاد باشم و اینکه کسی به خاطر من و رفتارام ناراحت نباشه تقریبا بهش رسیدم اما هنوز هم راه زیادی دارم دلم میخواد چند سال دیگه به این وبلاگ سر بزنم در حالی که بالاخره تو راهم قدم برداشتم،  بعد در نظرات برای این دختر سردرگم  بنویسم هدف زندگیت.......بوده و من الان دارم هدف تو رو زندگی میکنم 

به امید اون روز

  • ۹۶/۰۶/۱۷
  • مکتب نرفته

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی